فردای ماجرای ترامپ و بیرون آمدن آمریکا از برجام و اینها، به شکل غم انگیزی حس ناامیدی داشتم. حالا نه اینکه در طول این دو سالی که از برجام گذشته، زندگی شیرین شده باشد و اوضاع احوال مملکت سر و سامان گرفته باشد، نه اصلا. از من بپرسی میگویم که دیگر از این افتضاح تر ممکن نیست. اما در عین حال، یک گوشهای از ذهنم نقطه کوچک روشنی از امید به اینکه شاید در آیندهای نه چندان دور وضع و اوضاع زندگی مردم بهتر شود، بود.
میخواستم بیایم و بنویسم که حالا با این ماجرای تازه، همان امید مذبوحانه به بهتر شدن اوضاع را هم ندارم. باید دعا کنیم که حال و روزمان از ونزوئلا بدتر نشود و از اینجور حرفها.
میخواستم بیایم و بنویسم که حالا با این ماجرای تازه، همان امید مذبوحانه به بهتر شدن اوضاع را هم ندارم. باید دعا کنیم که حال و روزمان از ونزوئلا بدتر نشود و از اینجور حرفها.
گذشت تا دیشب که داشتم توی یکی از این کانالها، تیتر اخبار را گوش میکردم.
رسید به اخباری از مراسم جشنواره فیلم کن و حاشیههایی از فرش قرمز فیلم جدید اصغر فرهادی و گلشیفته و دو نفر از هنرپیشههای فیلم سه رخ، آخرین اثر جعفر پناهی.
رسید به اخباری از مراسم جشنواره فیلم کن و حاشیههایی از فرش قرمز فیلم جدید اصغر فرهادی و گلشیفته و دو نفر از هنرپیشههای فیلم سه رخ، آخرین اثر جعفر پناهی.
مردم همیشه در صحنه، گلشیفته و مرضیه رضایی و بهناز جعفری را به توپ بسته بودند. گلشیفه به جرم اینکه لباس آنچنانی پوشیده، آن دو نفر دیگر هم به جرم اینکه هیچ چیزی از "فَشن" نمیدانند و لباسهایشان شیک نیست و از این چرت و پرتها.
خبر بعدی هم ویدئویی کوتاه بود از یکی از شبکههای آمریکا که مجری برنامه داشت نمایندگان مجلس ایران را در حالی که تلاش میکردند پرچم آمریکا را آتش بزنند، مسخره میکرد.
در کمتر از پنج دقیقه این حجم از تناقض باور کردنی نبود.
آنهایی که به مدل لباس گلشیفته حمله کرده بودند، به احتمال زیاد همانهایی بودند که به لباس آن دو هنرپیشه بیچاره گیر داده بودند. و اگر همان لباس گلشیفته را بر تن مثلا ناتالی پورتمن میدیدند، حتما کلی از لباس زیبایی که انتخاب کرده تعریف و تمجید میکردند!!
و نمایندگان مجلس که با آتش زدن پرچم یک کشور خارجی، در واقع مملکت خودشان را بیشتر از هر بیگانهای کوچک کردند.
اینجور چیزها همیشه باعث میشود تا آدم به این نکته پی ببرد که به این زودیها قرار نیست چیزی درست شود.
این جمله مجری برنامه خودش گویای همه چیز هست:
" اینها در روشن کردن یه آتیش با فندک مشکل دارن، چطوری ممکنه که بتونن بمب اتم بسازن؟ "