جمعه، اردیبهشت ۲۱، ۱۴۰۳

برگ‌هایم

 دیشب حوالی ۳ صبح که می‌خواستیم با بچه‌ها پیک شام را حساب کنیم و به کارت آریا بزنیم، خیلی الکی توی بلو بانک درخواست وام دادم و چند لحظه بعد درخواستم ثبت شد و صبح که بیدار شدم، از بلو بانک تکست آمده بود که بیا قرارداد را امضا کن تا وام را به حسابت واریز کنیم. اپلیکیشن را باز کردم و قرارداد را تایید کردم و تا داشتم آماده می‌شدم که بزنم از خانه بیرون، نوتیفیکیشن آمد که پول به حساب نشست!!

از آنجایی که پول باد آورده را همیشه باد خواهد برد، به سرم زد که کامپیوتر خانه را عوض کنم. مک مینی قدیمی‌ام را به یکی از بچه‌های دفتر فروختم و حالا دارم اینها را با mac mini M1 تایپ می‌کنم.

اگر دیشب یکی می‌گفت که فردا عین آب خوردن کامپیوترت را عوض خواهی کرد، بدون شک با قیافه‌ای مسخره بهش می‌گفتم: جدی می‌فرمایید؟!