جمعه، آذر ۰۵، ۱۴۰۰

خَرَکی

من از این مدل آدم‌ها هستم که حتی موقع فشار دادن دکمه بالا/پایین آسانسور هم حواسم هست که بیش از اندازه دکمه را فشار ندهم. ناخداگاه به مکانیسم کارکرد هر وسیله‌ای (هرچند ساده و پیش پا افتاده) دقت می‌کنم و سعی می‌کنم به روش درستی از آن چیز استفاده کنم. اگر خیلی خلاصه بخواهم بگویم، اینجوری است که هر کاری را به شکل سیستمی می‌خواهم انجام بدهم. و خب طبیعی است که از این کار خودم لذت می‌برم و در عین حال اگر در اطرافم کسی باشد که به قول معروف خیلی "خَرَکی" از هر وسیله‌ای استفاده کند، کلافه می‌شوم. بصورت پیشفرض این را هم می‌دانم که هیچ بنی بشری از داخل شکم مادرش همه چیز دان به دنیا نمی‌آید و همه ما آدم‌ها در گذشت زمان نسبت به اتفاقاتی که در اطرافمان می‌افتد آگاهی بدست می‌آوریم.

حالا اینها را بافتم که بگویم از آدمی که کاری را "خَرَکی" و یا اشتباه انجام می‌دهد و نمی‌داند، هیچ انتظاری نیست اما آدمی که "خَرَکی" کار می‌کند و مدام برایش توضیح می‌دهی که به چه دلیل اشتباه است، و بعد طرف صاف توی صورتت نگاه می‌کند و می‌گوید که برایش نتیجه مهم نیست و اصلا هم دلش نمی‌خواهد دلیل این موضوع را بداند و کماکان به سیستم "خَرَکی" خودش می‌خواهد عمل کند را نمی‌دانم باید اسمش را چی گذاشت.

تا زمانی که نتیجه این سیستم "خَرَکی" فقط برای خود آن شخص باشد از نظر من مهم نیست که چه بلاییی سر آن آدم خواهد آمد، ولی وقتی که پای افراد دیگری هم به این چرخه "خَرَکی" باز باشد دیگر نمی‌شود بی تفاوت بود. خلاصه، از اینکه مدام این مزخرفات را باید برای آدم‌هایی که در برابر فهمیدن مقاومت می‌کنند خسته شده‌ام.

هیچ نظری موجود نیست: