فردا با پنج شش تا از دوستهایم داریم میرویم سفر. بعد از حدود ۳ سال دارم از این شهر تخمی میزنم بیرون. سیم کارت را گذاشتم توی یک گوشی زپرتی و دادمش به علی مظاهری، تا در طول یک هفته آینده، جواب تلفن و تکست و کسشرهای ملت را بدهد.
اوضاع قاراشمیش رجیستر گوشی، اعصاب و روان همه را ریخته به هم. هر روز یک بامبول جدید داریم و باید به هفت زبان مختلف حالی ملت کنیم که چرا هنوز گوشیهایشان را نتوانستهایم ثبت کنیم. خدا را شکر که سایت گمرک هم همیشه خدا قطع است و اگر گوشی یک بنده خدایی ثبت شده باشد، امکان پرداخت نیست!!
مردها معمولا هر چهار پنج روز یکبار تماس میگیرند و پیگیر وضعیت رجیستر گوشیشان میشوند. مکالمه ۳۰ ثانیه بیشتر طول نمیکشد و خیلی ایزی خدافس / خدافس. اما خانمها روزی دو سه بار تماس میگیرند و هر بار باید چهار پنج دقیقه برایشان کل فرآیند کیری رجیستر را از ابتدا توضیح بدهم و تاکید کنم که قرار نیست پول تردد و ثبت را بالا بکشیم. ولی از همه خطرناکتر آن خانمهایی هستند که مغز شوهر / دوست پسر / پدر / برادر و هر بدبخت دیگری که دم دستشان هست را رنده کردهاند که به صورت تلفنی و یا حضوری برایمان هارت و پورت کنند که چرا آیفون فاکینگ ۱۷ پرومکس جنده خانم رجیستر نشده هنوز.
حدس میزنم شما هم متوجه شده باشید که بنده نیز اعصاب و روان درست و درمانی ندارم.