یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۷

برنامه روزانه

همه چی رو به راهه، روزهای گرم و تکراری که مثه برق ها سر ساعت میرن و ۲ ساعت بعد برمیگردن... دوباره میرن و باز هم برمیگردن.
درسته که اختراع آقای ادیسون خیلی راحت میتونه بره و برگرده اما این وسط ممکنه کامپیوترت دیگه تصمیم برگشتن نداشته باشه!

میدونی چه حالی دارم؟ حس میکنم مثه یه انگل شدم. تبدیل به نماد یه آدم useless شدم.
میخوای بدونی برنامه روزانه م چیه؟ پس بخون:

صب ساعت ۱۲ بیدار میشم. هیچ کار خاصی نمیکنم. احتمالا تا ساعت ۳ فقط تلویزیون میبینم. کامپیوترم رو روشن نمیکنم تا اینکه برق ها برن و برگردن. بعد از ظهر میگیرم میخوابم تا ۵ و ۶. یه ذره تو خونه وول میزنم و کامپیوتر و موزیک و بازی با بچه گربه و... ، بعدش میرم یه دوش میگیرم و حدود ۱۰ ماشین رو آتیش میکنم و با یکی دو تا از رفقا میزنم بیرون تا حدود ۱. فقط وقت کشی و مسخره بازی. بعدش هم تا ۴ صب پشت پای کامپیوتر.

و این چرخه کثیف همینطور ادامه داره... حالم از خودم به هم میخوره. اصلا حال سگ از این زندگی بالا میاد.

***

امروز DVD 9 فیلم WANTED رو گیر آوردم. فیلم باحالی بود. یه ذره تخیلی هست اما جذابه. ارزش دیدن رو داره.
و soundtrack ش رو هم به اسم The Little Things براتون گذاشتم تا download کنین. واسه اینکه به نظرم یه دنیا انرژی توش ذخیره شده. جون میده واسه وقتی که داری توی ماشین با حداکثر ولوم گوش میکنی...

هیچ نظری موجود نیست: