چهارشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۹۳

Viva La Vida

امروز حوالی ساعت ۳ ظهر بود که آقای پستچی سفارش (شما بخوانید هدیه) اینترنتی ام را آورد دم خانه و گذاشت کف دستم. توی سایت نوشته بود که دست کم یک هفته طول میکشد تا آماده شود، اما چهار روزه به دستم رسید.
با کلی ذوق بازش کردم و حسابی براندازش کردم. چیز خوبی از آب در آمده بود. خودم از خودم خوشم آمد.

دقیقا ۱۲ ساعت از وقتی که آقای پستچی آمده میگذرد و من دقیقا ۱۲ روز زودتر از تاریخ مقرر متوجه شده ام که کل برنامه ام به فاک رفته است. همه نقشه هایی که کشیده بودم دود شد رفت هوا.

واقعا نمیدانم این دیگر چه حکایتی است که این روزها دارد برای من در میاورد.

۱ نظر:

ایوب阿尤布 گفت...

غم به دل راه نده صبح دولت می دمد
به قول حضرت حافظ:
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حالا این هدیه چی بود؟