میدونی...
به اندازه ی روزهای کسل کننده و طولانی تابستون خسته کننده س.
به اندازه ی غذاهای تکراری و بدون طعم بی مزه س.
به اندازه ی حرف های سیاسی بابام حال به هم زنه.
به اندازه ی حرف های چرند پشت تلفن عذاب آوره.
به اندازه ی شال و کفش و کیف های زرد احمقانه س.
به اندازه ی جک ها و sms های تکراری و ظاهری، بدون احساسه.
به اندازه ی هوای بی حرکت زیر زمین خفه کننده س.
به اندازه ی آرایش های غلیظ و فاحشه وار عق آوره.
و به اندازه ی خیلی چیزای دیگه ای که تو این جهان لعنتی هست این زندگی ما خزه!
به اندازه ی روزهای کسل کننده و طولانی تابستون خسته کننده س.
به اندازه ی غذاهای تکراری و بدون طعم بی مزه س.
به اندازه ی حرف های سیاسی بابام حال به هم زنه.
به اندازه ی حرف های چرند پشت تلفن عذاب آوره.
به اندازه ی شال و کفش و کیف های زرد احمقانه س.
به اندازه ی جک ها و sms های تکراری و ظاهری، بدون احساسه.
به اندازه ی هوای بی حرکت زیر زمین خفه کننده س.
به اندازه ی آرایش های غلیظ و فاحشه وار عق آوره.
و به اندازه ی خیلی چیزای دیگه ای که تو این جهان لعنتی هست این زندگی ما خزه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر