سلام
فک کنم خیلی وخته من چیزی برات ننوشتم.
از تبریک سی ساله شدن تا سال نو، فاصله زیاده!
ولی هر دوتاشون مبارک باشه، که البته میدونم الان نیست.
مثلن سی ساله شدن آدم بدون برگ گلش و سال نو تحویل گرفتن بازم بدون برگه گلش، چیزه خیلی ایده آلی نیس که حالا پس و پیش شدنه تبریکاتش مهم باشه!
فک نمی کنم هیچکس از نوشتن اتفاقات اینجوریه زندگیش توی صفحه ی شخصیش، قصدش دریافت مشاوره و دلگرمی باشه، ولی همینجوری دلم خاست که بهت بگم حداقل نود درصد آدمای این سیاره یه روزی یه حالی شبیه تو داشتن. مطمئن باش کلی پسر دختر تو دنیا وجود داره که همشون یه هفته تنها استفاده ای که از خونه خالی شون کردن، بلند بلند گریه کردن بوده.
میدونم که بضی وختا بضی آدما میان تو زندگی آدم که حضورشون یه تعادلی تو زندگی ایجاد میکنه که خیلی حال خوبی داره، و بعد از رفتنشون کفه های ترازو یه جوری به هم میخوره که انگار دیگه هیچ وخت درس نمیشه.
ولی میشه. سخته. آدم خیلی وختا مجبوره ذره ذره از دوس داشتنیاش کم کنه تا کفه ی موجود سبک بشه و بالا بیاد، ولی درست میشه.
نمیگم خوب میشه، ولی درست میشه، مهم همین درست شدنه، یه چیزی اگه درست باشه میشه خوبش کرد.
دوس دارم که حالت زود خوب بشه. امیدوارم زمانی که باید برات بگذره تا حالت درست بشه زیاد طولانی نباشه. مثلن یه سی و یک سالگی خوب داشته باشی.
امیدوارم که خیلی زود یکی بیاد تو زندگیت که بخاطر این همه خوبی و مهربونیت همش بغلت کنه!
برات بهترین چیزا رو میخوام و امیدوارم تو سال جدید تنت سالم باشه و دلت خوش.
فک کنم خیلی وخته من چیزی برات ننوشتم.
از تبریک سی ساله شدن تا سال نو، فاصله زیاده!
ولی هر دوتاشون مبارک باشه، که البته میدونم الان نیست.
مثلن سی ساله شدن آدم بدون برگ گلش و سال نو تحویل گرفتن بازم بدون برگه گلش، چیزه خیلی ایده آلی نیس که حالا پس و پیش شدنه تبریکاتش مهم باشه!
فک نمی کنم هیچکس از نوشتن اتفاقات اینجوریه زندگیش توی صفحه ی شخصیش، قصدش دریافت مشاوره و دلگرمی باشه، ولی همینجوری دلم خاست که بهت بگم حداقل نود درصد آدمای این سیاره یه روزی یه حالی شبیه تو داشتن. مطمئن باش کلی پسر دختر تو دنیا وجود داره که همشون یه هفته تنها استفاده ای که از خونه خالی شون کردن، بلند بلند گریه کردن بوده.
میدونم که بضی وختا بضی آدما میان تو زندگی آدم که حضورشون یه تعادلی تو زندگی ایجاد میکنه که خیلی حال خوبی داره، و بعد از رفتنشون کفه های ترازو یه جوری به هم میخوره که انگار دیگه هیچ وخت درس نمیشه.
ولی میشه. سخته. آدم خیلی وختا مجبوره ذره ذره از دوس داشتنیاش کم کنه تا کفه ی موجود سبک بشه و بالا بیاد، ولی درست میشه.
نمیگم خوب میشه، ولی درست میشه، مهم همین درست شدنه، یه چیزی اگه درست باشه میشه خوبش کرد.
دوس دارم که حالت زود خوب بشه. امیدوارم زمانی که باید برات بگذره تا حالت درست بشه زیاد طولانی نباشه. مثلن یه سی و یک سالگی خوب داشته باشی.
امیدوارم که خیلی زود یکی بیاد تو زندگیت که بخاطر این همه خوبی و مهربونیت همش بغلت کنه!
برات بهترین چیزا رو میخوام و امیدوارم تو سال جدید تنت سالم باشه و دلت خوش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر