تا همین چند دقیقه پیش داشتم به نقشه مدرسهای که برای پروژه "طرح ۲" باید آماده کنم و صبح دوشنبه تحویل بدهم وَر میرفتم. به کمک همان دوست همیشگی موفق شدم تا استاد را راضی کنم هرچه که از دستم بر میآید را تحویل بدهم و استاد هم با نمرهای که فقط بتوانم درس را پاس کنم از سر تقصیراتم بگذرد.
با اینکه از فردا صبح کله سحر باید مشغول کار باشم، اما جغد درونم بیدار شده و هیچ اثری از خواب نیست. مثل سگ هم گرسنهام است و هیچ چیز دندان گیری توی یخچال پیدا نمیشود. اگر همین فرمان ادامه بدهم بقیه حیوانات درونم یکی یکی بیدار میشوند و دیگر از پس جمع کردنشان بر نخواهم آمد.
با اینکه از فردا صبح کله سحر باید مشغول کار باشم، اما جغد درونم بیدار شده و هیچ اثری از خواب نیست. مثل سگ هم گرسنهام است و هیچ چیز دندان گیری توی یخچال پیدا نمیشود. اگر همین فرمان ادامه بدهم بقیه حیوانات درونم یکی یکی بیدار میشوند و دیگر از پس جمع کردنشان بر نخواهم آمد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر