شنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۷

شورت مارک دار

پیش از ظهر داشتم از بانک برمیگشتم خونه. پیاده بودم. چیزی دیگه تا خونه نمونده بود که یدونه پراید هاچ بک غــــــــــــیـــــــژژژ زد رو ترمز و ۲ متر جلوتر از من ایستاد.
همونطور که میرفتم برگشتم تا ببینم علت این حرکت آرتیستیک چی بوده. ۲ تا دختر جیکول بودن. اول راننده رو شناختم. مینا بود و اون یکی دوستش که همیشه سر و ته شون به هم وصله. همونی که اسم عوضی و سختی داره و بیشتر از ۱۰ ثانیه هم اسمش یادم نمیمونه! (اگه اسمش یادم اومد بعدا در پ.ن اعلام میکنم ولی میدونم شبیه اسم دوره های زمین شناسیه)

آخرین بار ۶-۵ ماه پیش با دوست پسرش توی سوپر ممتاز دیده بودمش. هیچی سوار شدم و فوری گازش رو گرفت به سمت کافه مارسی. نشسته بودیم و مزخرف میگفتیم. دم بار هم ۲ تا پسر نشسته بودن. من پشتم به اونا بود و نمیدیدمشون.
یهو این یارو دوست مینا با آرنج زد بهش و گفت: دقت کردی این پسرا همیشه شورت مارک دار میپوشن، همیشه هم یه چیزیشون می افته رو زمین، بعدش هم نیم ساعت خم میشن تا ملت ببینن شورت مارک دار پوشیده؟!
برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم. مینا خندید و گفت: نه بابا... بیرون که میان مارک دار میپوشن وگرنه تو خونه با شورت مامان دوز میگردن ((:
دوباره یارو گفت: آره بابا، تابلوئه. همه شون همینن. اصلا مینا خداییش خیلی انگیزه میخواد که واسه بیرون رفتن هم شورتت رو عوض کنی. حالا بگو ببینم مارک شورت تو چیه سلمان؟
خندیدم و بهش گفتم: انگیزه بیشتر از این که الان ۳ ساعته دو تا دختر وسط کافه دارن در مورد شورت اظهار نظر میکنن و چرند میبافن؟!!!

(دیالوگ مینا و دوستش رو با لحن شدید دخترونه بخونید - مارک شورت ما در آن موقع cK بود)

هیچ نظری موجود نیست: