پنجشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۸

تقدیم به مخاطب خاصی که ممکن است اینجا را بخواند

توی سریال دایی جان ناپلئون یک قسمت هست که دایی جان با شوهر خواهرش که دارو سازه وارد مشاجره می‌شه و براش این شعر رو می‌خونه:

سرِ ناکسان را برافراشتن
و زِ ایشان امیدِ بهی داشتن 
سرِ رشته خویش گم کردن است 
به جیب اندرون مار پروردن است


امروز دلم می‌خواست اینو واسه یک نفر دیگه بخونم ولی حیف که فرصت نشد. می‌دونم که اینجا رو می‌خونی.

پ.ن: باید بهت تبریک بگم. به زیبایی هرچه تمام تر خودت و خانواده محترمت رو به لجن کشیدی. البته از بچه‌ای مثل تو بیش از این هم انتظاری نمی‌رفت. آفرین!

هیچ نظری موجود نیست: