از من به شما نصیحت که هرگز ماشین تون رو توی پارکینگی که باید سوییچ رو هم روی ماشین بذارید، پارک نکنید.
چون ممکنه اون آقا کس/خله به سرش بزنه ماشین رو برداره ببره یه پارکینگ دیگه که نزدیک همون پارکینگه و به هیچ کدوم از کارکنان پارکینگ هم خبر نداده باشه که یه همچین شاهکاری کرده.
بعد ممکنه شما که برگشتی، کل ِ 6 طبقه رو 2 ساعت ِ تمام زیر و رو کنی و در نهایت به این نتیجه برسی که ماشین رو دزد برده!
گفتم در جریان باشی اگه یه همچین اتفاقی افتاد سکته نزنی :دی
چون ممکنه اون آقا کس/خله به سرش بزنه ماشین رو برداره ببره یه پارکینگ دیگه که نزدیک همون پارکینگه و به هیچ کدوم از کارکنان پارکینگ هم خبر نداده باشه که یه همچین شاهکاری کرده.
بعد ممکنه شما که برگشتی، کل ِ 6 طبقه رو 2 ساعت ِ تمام زیر و رو کنی و در نهایت به این نتیجه برسی که ماشین رو دزد برده!
گفتم در جریان باشی اگه یه همچین اتفاقی افتاد سکته نزنی :دی
۱۱ نظر:
پس حسابی سکته رو زدی!؟ نه؟! :-"
آخ! آخ!
وقتی طرف اومد و فهمیدی کیه، بهش نگفتی "های شاسکول؟"
آی بدم میاد از این مرتیکههای زباله!
پسر ختم شاهكار ولي همين كه الان زنده اي خودش خيليه
البته درد تو دردناک تر از درده منه
من هیچ وقت اعتماد نداشتم سوئیچ رو بزارم یه بار که این کارو کردم صاحاب پارکینکه جای ماشینمو عوض کرده بود و حالا خودشم نمی دونست تو این شلوغی کجا گذاشتتش....
آخی!
چه موقعیت بدی
اون لحظاتي كه فكر ميكردي ماشينو دزد بردهتو ذهنت چي ميگذشت؟
چي از همه پر رنگ تر بود تو ذهنت؟
مثلا اين ترس (گرچه بعييد ميدونم)پررنگتر بود كه واي جواب بابا رو چي بدم؟
يا كار كي ميتونه باشه؟
در ضمن ما دلمان واسه اون شير ممد بربخت ميسوزد كه هر شاسكولي رو به اون ربط ميدي
اوه اوه . غیر قابل تصوره !
حالا ماشین من رو یه سری با جرسقیل برده بودن!!!
ببین واقعا" فکر میکردم دزدینش رفت!
فوق العاده حس بدی بود!
منظورم از جرسقیل همون جرثقیل بود البته!!! :-"
چه هیجان انگیز :دی
خاک برسرش واقعا ..اصلا فکر نکرده با خودش یه لحظه
ارسال یک نظر