چهارشنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۷

الهامات کامنتی

Rihanna داره میخونه و من همچنان دارم فکر میکنم، به هرچیزی که فکرش رو بکنی. حتی به خود "فکر" هم دارم فکر میکنم و باز خوابم نمیبره!!!
از اونجایی که نمیخواستم این مزخرفات ِ فکریم هدر شه اومدم اینجا مکتوبشون کنم. چه فکر قشنگی!
آدم که شب احساس خُلیت (*ُ* خل شدن) بهش دست بده بهتر از این نمیشه. باور کن فکر میکنم Rihanna میخواد بهم بگه اگه تو نمیخوابی ولم کن... بذار من برم یه فکری به حال خودم بکنم!
الان دارم به این فکر میکنم که الان بقیه دارن چیکار میکنن! (یا به چی فکر میکنن)
با تمام این حرفا دارم به این فکر میکنم که " ثبت مطلب " رو بزنم یا نه؟!
***
پ.ن: این پست به شدت تحت تاثیر یک عدد کامنت بوده است، شما قادر به دیدن آن نخواهید بود!
پ.ن: ما در این نوشته ی ۷ خطی ۱۲ بار "فکر" کردیم. (و "فکر" نیز بنده را)
پ.ن: ما به شدت در ناحیه ی شکم احساس گرسنگی میکنیم.

هیچ نظری موجود نیست: