سه‌شنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۷

انگل وار

باید به عرضتون برسونم که طی فرایندهای انجام شده در این چند ماه اخیر (که نزدیک به ۱ سال میشه) بنده تبدیل به یه انگل تمام عیار شده م. از اون انگل هایی که به میزبان محترم آسیب نمیرسونن و فقط یه جایی بی سر و صدا به زندگی انگل وارشون ادامه میدن!
باید اعتراف کنم که زندگی انگلی زیاد هم بد نیست، میشه باهاش کنار اومد. فقط باید راهش رو پیدا کنی که دیوونه ت نکنه. حس میکنم درجه بیخیال بودنم خیلی رشد کرده. خیلی چیزها رو دیگه جدی نمیگیرم. کلا خیلی چیزا دیگه برام مهم نیست. مبداء زمان شده فردا... فردایی که دقیقا مثه دیروزه.
با وجودی که قبلنا یه موجود خوش خواب در حد خرس قطبی بودم اما جدیدا اصلا خواب ندارم. در طول روز حتی اگه از خستگی مثه جنازه هم باشم اما ۶-۵ ساعت بیشتر نمیخوابم. نکته جالب اینکه اگه ۵ دقیقه چشمام روی هم بره ۵ تا خواب میبینم. تازه، در همون اوج خواب باز هم بیدارم، چون خیلی راحت حرف های اطرافیان، برنامه های تلویزیون و... رو واضح میفهمم!

توضیح نوشت: خواهش میکنم نیا برام بنویس که فلانی روت اثر گذاشته و تو داری اداش رو در میاری و از این حرفا. نه اصلا اینجوری نیست. حال و احوال من فقط و فقط مربوط به خودمه و هیچ کسی هم اندر احوالات بنده دخالتی نداره.

هیچ نظری موجود نیست: