جمعه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۹

458

پنجره اتاقم رو تا آخر باز میکنم و بدون لباس ولو میشم رو تختم و منتظر نسیم میمونم تا یواشکی بیاد پیشم و بغلش کنم و بخوابم.

۷ نظر:

مرجان گفت...

اينجا بارون مياد دلم ميخاد تو ايون بخوابم كه شايد صداي بارون ارومم كنه

یازده دقیقه گفت...

پاییز داره میاد و از ین دست حس های قشنگ رو با خودش میاره...

یکـ عدد دختر گفت...

ای کیف میده لخت خوابیدن..بعد باد ملایم بیاد بخزه روت....بعد ادم خوش خوشانش میشه....

Azin گفت...

بدترينش اينه كه به جاي نسيم, طوفان بياد تو بغلت :D

چپ دست گفت...

حالا اگر بجای اومدن نسیم از پنجره ، یه نفر بی هوا از در بیاد تو چی؟؟!

من گفت...

گلي اونورا نيست؟! :-"

آژو گفت...

بالاخره نسیم اومد تو بغلت؟
:D