شنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۹

این شنبه ی دل انگیز

اصولا صبح شنبه از خواب بیدار شدن کار سختیه، چه برسه به اینکه یه هفته شنبه روز تعطیل از آب در بیاد و مجبور باشی بری سر کار

پ.ن: لطفا همه تون نیاید بگید ما هم تعطیل نبودیم

۱۲ نظر:

مرجان گفت...

ما تعطيل بوديم ولي بيشتر كسل شدم و عصبي

پریزاد گفت...

ما هم تعطیل نبودیم :دی :دی

یازده دقیقه گفت...

ما تعطیل بودیم :دیییی

خانوم ایکس گفت...

منکه اصولا هفت روز هفته تعطیلم

یکـ عدد دختر گفت...

سلمان نمی دونی چه نعطیلات خوبی بود.....با اینکه تهران نبودیم که زرتی بزنیم بریم شمال ولی زرتی زدیم رفتیم یه جا که هوا خنک بود...(بالا کوه) اینقدر توپ بود اینقدر توپ بود....که حتی نمی تونی فکرشو بکنی!!!!!(دلت آب شد یا بیشتر بگم؟؟؟)

ایوب阿尤布 گفت...

من تعطيل بودم دي:

میم گفت...

دارم فکر می کنم بجای "ما هم تعطیل نبودیم" چی می تونم بگم!!؟
...

Morteza گفت...

من جايي شاغل نيستم كه تعطيل باشم يا نه.. اما دانشگاه تعطيل بود چون تابستون بود نه چون عيد بود ...

azin گفت...

بهتر بهتر
اصن تعطيلي چيه
آدم بايد فعال باشه
من اصن از اينكه تو خونه بيكار باشم كلافه ميشم
تازه رفتي سر كار كلي انرژي
كلي فعاليت
كلي كار مفيد
مثبت فكر كن

من گفت...

اتفاقا" شنبه ي تعطيل و درعين حال خوبي بود! :پي

یکـ عدد دختر گفت...

سلمان الان کلی افسردگی حاد گرفته که شنبه کلی مردم تعطیل بودن و اون نبود.....سلمان کارگرای ساختمون هم تعطیل بودن

یازده دقیقه گفت...

ینی همه راجع بع تعطیلی حرف زدنا.. همه.. اونم فقط چون "تو" گفته بودی حرف نزنن. یک همچین بچه هایی هستیم ما. مملکته دارم:دی