یکشنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۸۷

قوانین مورفی

یادآوری قوانين مورفی تسکين دهنده بد بياری ‌ها و بدشانسی‌ هاست. قانون مورفی در سال 1949 در پايگاه نيروی هوايی ادواردز شکل گرفت.

مورفی مهندس هوافضا بود که روی يک پروژه کار میکرد. در يکی از سخت ترين آزمايش های پروژه يک تکنسين خنگ، تمام سيم ها را برعکس وصل کرد و آزمايش خراب شد.
مورفی درباره اين تکنسين گفت: " اگه يه راه برای خراب کردن چيزی وجود داشته باشه، اون همون يه راه رو پيدا میکنه " و اين اولين قانون مورفی بود.
این قانون در ابتدا در فرهنگ فنی مهندسی رواج پيدا کرد و بعد به فرهنگ عامه نیز راه یافت. بعدا قوانين ديگری هم بعد از کسب رتبه لازم از بنياد مورفی در زمره قوانين اصلی قرار گرفتند.

قوانين مورفی و قانون های استنباط شده از آن:
  • اگر در توده يا کپه ای به دنبال چيزی بگردی، چيز مورد نظر حتما در ته قرار دارد.
  • هيچ کاری آن طور که به نظر میرسد ساده نيست.
  • وقتی در ترافيک گير کرده ای، لاينی که تو در آن هستی ديرتر راه می ‌افتد.
  • هر کاری بيش از آنچه که فکرش را میکنی دو برابر آنچه بايد وقت میبرد. مگر اينکه آن کار ساده به نظر برسد که در آن صورت سه برابر وقت میگيرد.
  • هر چيزی که بتواند خراب شود خراب می شود، آن هم در بدترين زمان ممکن.
  • اگر چيزی را مقاوم در برابر حماقت احمق ها بسازی، احمق باهوش تری پيدا ميشود و کارت را خراب مي‌کند.
  • در صورتی که شانس درست انجام دادن يک کار پنجاه پنجاه باشد، احتمال غلط انجام دادن آن نود درصد است.
  • وسايل نقليه اعم از اتوبوس، قطار، هواپيما و... هميشه ديرتر از موعد حرکت ميکنند مگر آن که شما دير برسيد. در اين صورت درست سر وقت رفته اند.
  • اگر به نظر ميرسد همه چيزها خوب پيش میروند حتما چيزی را از قلم انداخته ای.
  • احتمال بد پيش رفتن کارها نسبت مستقيم با اهميت آنها دارد.
  • هر وقت خودت را برای انجام دادن کاری آماده کرده ای ناچار ميشوی اول کار ديگری را انجام دهی.
  • اشيای قيمتی اگر سقوط کنند، به مکان های غير قابل دسترسی مثل کانال آب يا دستگاه زباله خرد کن (آن هم در حالی که روشن است) می افتند.
  • مادر هميشه راه بهتری برای انجام کارتان پيشنهاد ميکند، البته بعد از اينکه کار را به سختی انجام داده باشيد.
  • هر چه بيشتر سعی کنيد چيزی را از مادرتان پنهان کنيد او بيشتر به webcam شبيه ميشود.
  • 80 درصد امتحانات پايان ترم براساس کلاسی است که در آن غايب بوده ای.
  • وقتی قبل از امتحانات نکات را مرور ميکنی، مهمترين شان ناخواناترين شان است.

قوانین اتوبوسی مورفی:
  • اگر تو ديرت شده اتوبوس هم دير می آيد.
  • اگر زود برسی اتوبوس دير می آيد.
  • اگر دير برسی اتوبوس زود رسيده است.
  • اگر بليت نداشته باشی پول خرد هم نداری و وقتی پول خرد داری که بليت هم داری.
  • هر چه بيشتر از راننده بپرسی که کدام ايستگاه بايد پياده شوی احتمال اين که درست راهنمايیت کنه کمتر خواهد شد.
  • مدت زيادی منتظر اتوبوس ميمانی و خبری نيست، پس سيگاری روشن ميکنی. به محض روشن شدن سيگار، اتوبوس ميرسد. به عبارت ساده اگر سيگار را روشن کنی اتوبوس ميرسد.
  • اگر برای زودتر رسيدن اتوبوس سيگار را روشن کنی اتوبوس ديرتر می آيد.

قوانین کامپیوتری مورفی:
  • ديسک مشتری در سیستم کامپیوتر تو خوانده نمی شود.
  • اگر برای خواندن آن دیسک، نرم افزار پيچيده ای روی کامپیوترت نصب کنی آخرين باری خواهد بود که چنين ديسکی به دستت ميرسد.

قوانين عاشقانه ی مورفی:
  • همه خوب ها تصاحب شده اند، اگر تصاحب نشده باشند حتما دليلی دارد.
  • هر چه شخص مذکور بهتر و مناسب تر باشد، فاصله اش از تو بيشتر است.
  • شعور ضربدر زيبايی ضربدر در دسترس بودن مساوی با عددی ثابت است. ( که اين عدد هميشه صفر است)
  • ميزان عشق ديگران نسبت به تو، نسبت عکس دارد با ميزان علاقه تو به آنها.
  • چيزهايی که يک زن را بيش از هر چيز به مردی جذب ميکند، همان هايی هستند که چند سال بعد بيشترين تنفر را از آنها خواهد داشت.

فلسفه مورفی:

" لبخند بزن ... فردا روز بدتريه "

سرنوشت خود آقای مورفی:

يه شب توی يه بزرگراه بنزین ماشين آقای مورفی تمام ميشه. اون شب توی بزرگراه ترافيک بوده و ماشين ها با سرعت مورچه حرکت میکردن. آقای مورفی هم ميزنه کنار که بقيه راه رو با تاکسی بره. همينجوری ريلکس کنار بزرگراه ایستاده بوده که يهو ماشين يه توريست انگليسی که داشته خلاف جهت ميومده تپی ميزنه به مورفی و ميميره. اتفاقا اون روز لباسش هم سفيد بوده. حالا فکر کن با يه لباس سفيد کنار يه بزرگراه شلوغ ایستاده باشی و بعدش يه گاگولی در جهت مخالف بياد و بهت بزنه و بميری. احتمالا موقع دادن جونش به شما اين جمله‌ معروف خودش روی لبش بوده:

" اگه يه راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشه او همون یه راه رو انتخاب میکنه! "

۱ نظر:

خانومی گفت...

خیلی با حال بود
کلی حال کردم با این قانونهای مورفی و خود آقای مورفی
شاید یه روز گذاشتم تو وبلاگم