جمعه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۶

هیس... هیچی نگو لطفا

چی میشه که بعضی از ما آدم ها قدرت درک کردن رو از دست میدیم؟
چی میشه که واقعیت ها رو نمیبینیم؟
چی میشه وقتی که از توهمات توی اون ذهن ِ ... ، یه دنیای خیالی به اون شکل دلخواه خودمون میسازیم؟
به چه حقی میاییم و با توهماتی که کوچکترین وجود خارجی ندارن شخصیت یه آدم دیگه رو زیر و رو میکنیم و به شعورشون توهین میکنیم؟
به چه حقی در مورد کسایی که حتی نمیشناسیمشون به راحتی قضاوت میکنیم؟
به چه حقی هرچی که دلمون خواست رو از دهنمون میریزیم بیرون؟
واسه چی از کاه کوه میسازیم؟
واسه چی خودمون رو به یه منگنه تبدیل میکنیم؟
حالم داره به هم میخوره... فقط ساکت باش... هیچی نگو...