شنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۸۸

پیامک (sms سابق) بازی

خودمونیم، این sms هم خیلی باحاله ها... شاید با مخاطبت به اندازه ی ۳۰ ثانیه هم حرفی واسه گفتن نداشته باشی، اما با همین پیامک بازی یه دنیا حرف میتونی بزنی!

فرض کن مثلا یه جای خوش منظره نشستی، بوی اون فنوجون قهوه ای هم که دستت گرفتی حسابی کیفورت کرده و اینا، بعدش یهو هوس میکنی به یکی sms بزنی و این احساس عظیم رو بهش بگی. عمرا اگه sms اختراع نشده بود گوشی رو بر نمیداشتی و این جمله ی ۲ ثانیه ای مسخره رو بهش تحویل بدی ولی با ۴ تا کلمه کلی حس رو میتونی منتقل کنی. نمیشه توضیح داد ولی مطمئنم که همه بارها و بارها این حس رو تجربه کردیم.

یا حتی بعضی وقتا میشینی با دوستایی که ۲ قدم اونطرف تر هستن (و به راحتی میتونی ببینیشون و یا باهاشون تلفنی حرف بزنی) چت میکنی، و جالب تر اینکه حجم فجیعی از اطلاعات رو از طریق text با همدیگه جابجا میکنین، و این کار خیلی بهت حال میده.

خلاصه اینکه ارتباط از نوع text خیلی ساده و در عین حال بینهایت پیچیده ست. ممکنه یه ارتباط از پشت مانیتور یا صفحه ی موبایل خیلی دلچسب تر از ارتباط رو در روی واقعی باشه. در کل فکر میکنم نوع کانکشن بین اون آدما توی کیفیت خیلی موثر باشه.

۱ نظر:

پرستو گفت...

وای... من که به sms اعتیاد دارم!