پنجشنبه، مهر ۲۳، ۱۳۸۸

یه روز تعطیل پاییزی

دلم میخواد تو هم کنارم باشی... همینطور که داریم جوجه ها رو کباب میکنیم لیوان های ویسکی هم دستمون باشه و مزه مزه همه ی کباب ها رو همونجا کنار منقل بخوریم، همه شون رو. بعدش هم دوتایی گیج شیم و زیر سایه آفتاب درختا کنار همدیگه لم بدیم و ولووو شیم...

هیچ نظری موجود نیست: