(برای بزرگ تر دیدن عکس روی آن کلیک کنید)
- شیر ممد یکی از کارگرهای مورد علاقه من است
- شیر ممد یک لُر 8 سیلندر است
- شیر ممد سیبیل دارد
- شیر ممد فقط در مواقع ضروری حرف میزند
- شیر ممد اهل عمل است
- شیر ممد اول دست به کار میشود و فردا راجع به آن فکر میکند
- شیر ممد مثل قطار دودی سیگار میکشد
- شیر ممد ظریف ترین کارها را با بیل، و به نحو احسن انجام میدهد
- شیر ممد فقط فحش میدهد
- شیر ممد اصلا شوخی ندارد
- شیر ممد در سرما و گرما فقط همین لباس را میپوشد
- شیر ممد خیلی باحال حرف میزند
- شیر ممد هیکل بسیار توپی دارد
(این عکس رو فکر کنم اواخر اسفند ماه گرفتم. اینجا قراره ساختمان فضای سبز کارخونه بشه)
۱۰ نظر:
نمی دونم چرا وقتی اینو خوندم مردم از خنده :شیر ممد یک لُر 8 سیلندر است .
حتی لهجه اش رو هم تصور کردم.
سلام ما را به شیر ممد برسان نقطه
ِِقالبشو نگــــا :دی
باحال شده بلاگِت.
میدونی چیه؟ به نظرم این شیر محمد واسه خودش یه پا سالوادور میتونه باشه، فک کن :))
این پیرمرده هم خیلی بامزَس! شبیه انجیره!
من از این اجازه ها با توجه به تعصبی که دارم به کمتر کسی میدم ولی به همچین رفیقی دادم و گفته وقتت رو تلف نکن و پی اش رو نگیر !!
....
هی کابوی خوشحالم اومدی اینجا .. من اتاق تورو خیلی دوست دارم باور کن !
قالبت میدونی شبیه چی شده ؟؟
شبیه لامپ نورانی های تو خیابون که وقتی سوار ماشینی و داری سرعت میری ازشون عکس میگیری و نورانی بودنشون کج و معوج جلوه میکنه تو عکس ...
این قالبت از قالب دیشب خوشگل تره !وقتی نگاش کردم یهو یاد پوسته کادوی تولد افتادم..
شیر محمد کدوم یکی از این آقاهاس؟ به نظرم همه ی کسایی که توی این عکسن به جز یکیشون که یه ذره شک دارم باید لر یا کرد باشن !! همشونم که سیبیل دارن.پس من از کجا بفهمم کی شیر محمده ؟
سلاااام
کدوم شیر محمد تو عکس ؟ خنگ شدم !
چه باحال !!! علت پی نوشتت و نمی فهمم !
قالبت خیلی خیلی خیلی خیلی خوشگل شده !!! از جنس خودته !!
قالب جدید مبارک!
بسیار متفاوت و جدیده و البته قشنگ.
قبلا چیزی درباره ی شیر محمد نگفته بودی؟ فک میکنم برام اشناست!
نه چرا اینکارو میکنی!
درست کن تاریخت رو..تاریخ من و یلدا هم درست میشه!
از راست چهارميه است ديگه؟
خوبه شير ممد دروغ نميگه
كلا ممد هاي زندگي تو ادم هاي باحالين
از ممد اقا كارگري كه عيد مياد خون تكوني تا شير ممد
اقا راستي تبريكات فراوان مارا پذيرا باشيد
واالا به خدا هبي ميخوندمت و هي احساس كر و لالا و كورا بهم دست ميداد كه هيچي نميتونم بگم
تو بلاگم هم تبريك گفتم كه فكر كنم نخوندي
ولي بسيار بسيار خوشحال شدم از بابت برگ گلت
ارسال یک نظر