جمعه، اردیبهشت ۳۱، ۱۳۸۹

when Kurt gonna "F You See Key" me

مهمترین برنامه این آخر هفته م این بوده که اتاق ِ شلخته م رو مرتب کنم.
دیروز لباس ها و آت و آشغال های 2 هفته ی اخیر رو جمع و جور کردم و امروز صبح قرار بوده که همه جا رو دستمال بکشم تا دیگه نتونم روی میز و آینه و دکور نقاشی بکشم!
طبق عادت همیشگی، چشم بسته یه آلبوم بیرون کشیدم و گذاشتم واسه خودش بخونه... و از صبح تا حالا این آهنگ عوض نشده!
نمیدونم چرا این احساس بهم دست داده که کِرت کوبین الان تو اتاقم اومده و داریم با هم میخونیم!
وسط اتاق ایستاده م، لوکیشن عوض میشه... توی کنسرت Rock am Ring م و نیروانا اجرا داره... منم مثه جمعیت با ریتم آهنگ دارم و هد میزنم و با بقیه داد میزنم:

pick me, pick me, yeah

مامانم از اون پایین داد میزنه که خفه کنم این آهنگو. فک کنم حال اهل بیت به هم خورد از بس که تکرار شده.
دارم میرم که هدفون های iPod م رو بچپونم تو گوشم و دوباره توی جمعیت گم بشم.
امروز خجسته م!!!

۱۳ نظر:

Unknown گفت...

wow !!!! So happy to see you in such mood !!! sorry I was not at the pc to reply !

مرجان گفت...

افتاب از كدوم ور در اومده بود امروز صبح؟؟؟؟
مامانت اينا اررور ندادن تو رو در حال تميز كردن اتاق ديدن؟
البته من فكر كنم وقتي اينه و ميز رو پاك كني از فردا كه ميبيني تميزه و كلي جاي خالي داره بيشتر از قبل شروع ميكني به كشيدن نقاشي

میم گفت...

معلومه چندان توی فضانوردی و توهم زدن! حرفه ای نیستی.... نمی دونم چرا هیچوقت با مرتیکه کرت کوبین حال نمی کنم! مگه تو موقعیت های خاص!

ایمان گفت...

سالی خجسته!
دوست داشتم همش به طرفت فکر می کردی که اگه باهم بودین چه شکلی بهت کمک میکرد و ...آره؟

ناشناس گفت...

از مامانت خوشم اومد :))

ســــــــــایه گفت...

اینقده حال میده وقتی آدم هم صدا با آهنگ میخونه... خدایشش آدم احساس میکنه تو کنسرت داره میخونه :دی من اصولا از ول دادن صدام تو فضا خوشم میاد... خالی میشم یه جورای :دی

زکریا گفت...

سلااام سلمان
باهات موافقم . کرت کوبین کارش درسته . وای الان باید برم آهنگ
the man who sold the world
رو بشنوم . ایول
امیدوارم همیشه خجسته باشی رفیق

یکی گفت...

عجب وقتیه وقتی یه مرد کار میکنه
دنیا از کار میفته
جون دارتعجب میکنه

میم گفت...

نچ... اینطوری قبول نیست... تازه گند زدی به مسابقه!! دیگه از جایزه هم خبری نیست!!!

من گفت...

خجسته باشید که اینروزها خجستگی هم ارزوست!

نازنین گفت...

سلام
اتفاقا منم هر دو هفته یه برنامه ی گند زدایی دارم !
راستی مرسی به خاطر آهنگایی که اینجا می گی ! بیشترشونو گرفتم و دوس دارم !
ببین راستی اسمت سلمانه یا سهیل ؟ من فک کنم تو نمایه ی وبلاگت وشته بودی سهیل !!!!

مرضیه گفت...

سلام سلمان ...
پستت و که خوندم یه آن احساس کردم خیلی خیلی خیلی خیلی دوس دارم منم یه روزی بتونم روی میز و دکور و آینه اتاقم نقاشی بکشم!! این و جدی میگم.. تجربه ی نقاشی کشیدن روی شیشه ی ماشین و دیوار و دفتر فیلی بچگی هام و داشتم اما این یه دونه رو هنوز نشده که امتحان کنم. دارم فکر میکنم که چند هفته باید پنجره ی اتاقم و باز بذارم و اتاقمو گردگیری نکنم تا شرایط برای نقاشی کشیدن جور شه ؟ یه هفته ؟ دو هفته ؟ سه هفته ؟ شک ندارم که امتحانش میکنم..

Unknown گفت...

سالی کجایی ؟ !!!! ازت خبری نیست !!!