یکشنبه، آذر ۱۵، ۱۳۸۸

341

  • با اون همه ادعایی که دارن و باسن دایناسور رو پاره کرده، با همه ی اون چرندیاتی که شبانه روز دارن به خورد ملت میدن و خودشون رو بهتر از همیشه جلوه میدن، ولی خوشم میاد که شلوارشون رو خیس میکنن... اونقدری میترسن که نزدیک یه روزهای خاص یهو اتفاقی سرعت اینترنت در حد حلزون میشه، مسنجرها از کار می افتن، دسترسی به سرویس های ایمیل قطع میشه و الاخر. ولی نمیدونن که نمیشه متوقف ش کرد!
  • من که تا همین چند ساعت پیش هم نمیدونستم اما ظاهرا میگن فردا (یعنی امروز!) عید "سِــید" هاست و باید سینه ی سید رو بوسید. در همین راستا و از خوش شانسی ِ من، امشب یه خانوم محترم پیدا شدند و هم اطلاعات دینی و عمومی بنده رو بالا بردند و هم این عید مبارک رو تبریک گفتند. دست آخر هم گفت که باید سینه منو ببوسه! ، ما هم در کمال پُر رویی جواب دادیم قربونت برم تو چرا؟! روایت اکید مستحب داریم که میگه در چنین شرایطی ثواب ِ اکبر میکنی اگه آقای سید به مدت 7 شبانه روز سینه (ها) ی بانوی محترمی مثه شما رو ماچ کنه!
  • از همین امشب سریال Prison Break رو شروع کردم. فکر کنم شدت کِرم و اعتیادش از LOST بیشتر باشه.

۱۵ نظر:

نیلوفر گفت...

چه عیدی بشه این عید با این خانوم سید!

مرجان گفت...

خيلي باحاليييييي سلمان
فكر كنم براي اولين بار از اينكه سيدي خوشحال شدي!!!!
حالا خانومه در جوابت چي گفت؟؟؟؟
در ضمن اين نظر دوني پست قبل وا نميشه و يه سوال واسه من پيش اومد كه چرا تلفناتو سايلنت نكردي واز پريز نكشيدي؟
خودت كرم داري تا مردم بزنن حالتو بگيرن ديگه!!!!!
در ضمن من عمرا عيدو بهت تبريك بگم!!!!!
اصلا از اين روايت هاي اكيد و بدترشو نشنيديم

Unknown گفت...

در رابطه با همین قضیه ی اینترنت که حرفم رو تا چند دقیقه ی دیگه توی بلاگم مینویسم...
اما در رابطه با Prison Break باید بگم، از اون چیزی که در وصفش گفتی یه چیزی اونورتره، از Lost خیلی باحالتره.

عسل بانو گفت...

خدا خفه ات نكنه سيد! :) با خوندن اون روایت اکید مستحب اينقدر خنديدم كه اشكهايم سرازير شد و بدتر از اون نزديك بود خودم رو خيس كنم :))
اين روايتها رو بايد دو دستي محكم چسبيد كه تاريخ مصرفش فقط براي همين امروزه و تا عيد غدير سال ديگه اكيدا حرام خواهد شد.
حالا عيدت مبارك باشه ;)

ایوب阿尤布 گفت...

سلام سید عیدت مبارک
فکر کنم اولین باری باشه که به سید بودنت مفتخری؟؟!!
دوم مسئلتون یا شیخ؟؟؟ توی اون روایت اکیدا مستحب شما حرفی از میرزا ها نزدن چون من میرزام!!!
سوم امیدوارم توی این هفت شبانه روز موبایل رو سایلنت کنی تلفن را هم بگشی که فردا نیای غررررر بزنی که نشد.........نذاشتن....
چهارم این کاهش سرعت اینرنت هیییییچ ربطی به ترس و ... نداره اصلا فکر بی راه نکن در اقتدار کامل هستن و باسن دایناسور که هیچ باسن آسمون را هم برات پاره می کنن این کاهش سرعت فقط جهت رفاه حال شما سیدهای عزیز بوده که بتونید به اون روایت اکیدا مستحب عمل کنید و البته شاید در صورت قرائت شما ما میرزاها؟؟؟؟!!! نه چیز دیگه

شهریار گفت...

آخیشششششش! بلاخره جا کامنتیت باز شد!

سید جان این روایت شما یه مقدار مشکلات ساختاری داره!

شهریار گفت...

من آپم سید!

خانومی گفت...

حیف شد اگه این پستت رو زودتر خونده بودم زنبیل میذاشتم واسه بوسیدن ..
خدا به دور...
این سریالا همشون کرم داره شایدم ماها کرم داریم.
من این سریالو دیدم.کایل هم اگر گیرت اومد بگیر ببین قشنگه.سریال هیرو هم اگه به تخیلی ها علاقه داشته باشی بدک نیست.آلیاس هم که دیگه آخر سریاله البته از ته.ولی خوب مزخرف هم که باشن بازم آدم میشینه نگاه میکنه !!!نمیدونم چرا.خدا رو شکر یه مدتی من این اعتیاد سریال بینون روترک فرموده ام.

نیلوفر گفت...

آقا ما توی شرکتمون یه آقاهه هست جای برادری خیلی خوش تیپه و شکل یکی از این بازیگراست ووووووووووو سید هست خب. اون روز اومده اسکناس نو به ما عیدی داده. همکارا می گن ثواب داره سینه ی هفت تا سید رو ببوسی. من می گم نمی شه سینه ی همین سید خودمونو هفت بار ببوسیم. اینجوری خلوص نیتش هم بیشتره هاااااا:دییییییی

شهرام بیطار گفت...

سلام . اتفاقی بلاگتون رو دیدم . کلی خندیدم . تیکه اولش هم کلی کیف کردم . اگه دوست داشتی خوشحال میشم تبادل لینک کنیم





با درود و سپاس فراوان : شهرام

شیما گفت...

سلام
بالاخره سید بودن یه جا به دردت خورد:دی
راستی به نظرم سریال لاست از prison break قشنگ تره. البته season 1 سريال prison break به شدت باحاله. من که سیزن 1 رو دیدم فکر می کردم دیگه تو سیزن 2 باید دیوونه ی این سریال بشم. اما اینجور نیست. به نظرم سیزن 1 این سریال از همه ی سیزن هاش باحال تره.
اما لاست همه ی سیزن هاش باحال بود. البته خودت باید قضاوت کنی. وقتی همه ی سیزن هاشو دیدی نظرتو بهم بگو.
یه پیشنهاد : سریال گست ویسپرر رو حتما پیشنهاد می کنم ببینی.

شیما گفت...

داداشم اسپانیا نرفته :دی
تیم بارسلونا داره میاد کویت. داداشم رفته بلیط بازی رو خریده منم بهش گفتم هم عکس بگیره با بازیکنا هم بهشون بگه اسم منو بنویسن و واسم امضا کنن.
راستی اینکه گفتی از آدما در حد خودشون ازشون انتظار داشته باش. خب من تو این مسئله مشکل دارم. مثلا رو یه نفر حساب باز می کنم و انتظار پیدا می کنم ازش... اما یهو اون آدم عوض میشه و من می فهمم نباید انتظار داشته باشم.
اعتراف می کنم در زمینه ی انتظار داشتن از آدما کمی مشکل دارم.

شهرام بیطار گفت...

سلام . لینک و فالو کردمت . راستی پریسون بریک رو من همین سری اولش رو تو کانال های ترکیه دارم میبینم و میتونم بگم که 20 قسمت اولش از همه چیز قشنگ تره . مخصوصاً اونجا که میخوان از زندان فرار کنن من یه بسته سیگار تموم کردم . ولی بعد هاش دیگه ماست میشه




با درود و سپاس فراوان : شهرام

مرجان گفت...

يعني اين كامنت دوني اينجا دهن منو رسما سرويس كرد
اخه اينجا هم جا شد تو اومدي؟
ديروز كلي چيز اينجا نوشتم و تقاضاي كمك كردم همش دود شد رفت هوا
اقا جان خلاصه اينكه
اولا مارو مث پست قبلي حواله ندي
دوما ما يه درسي داريم به اسم از سيستم عامل و از بدبختي من يه موضوع انتخاب كردم به اسمjob scheduling on windows, و فقط يه مقاله انگليسي پيدا كردم واسش
الان يه هفته ميشه كه يه چند خطي بايد گزارش پيشرفت بدم به استاد ولي اصلا تو باغ نيستم كه موضوع يعني چي
دستم به دامن نداشته تان
لطفا يه كمكي به ما بكنيد

Niu Sha گفت...

خوب! الان چهارروزش گذشته ! فکر کنم هم چنان مشغولی پسر ِ بابا! خوب یه وقتی بذار یه آپی هم اینجا بکن! ماچ بازی بسته دیگه! دی