وقتی که فارسی1 میاد و تمام روز یه سریالی به اسم "سام سون" رو پخش میکنه، بدم نمیاد که هوسی تا هر موقع که عشقم کشید بشینم و تماشا کنم. و این حرکت مذبوحانه بی دلیل نیست. چند ماه پیش که واسه بار دوم هر روز پخشش میکرد، چون همه میدیدن و تعریفش رو میکردن منم از روی کنجکاوی نشستم به تماشا. از اواسط داستان بود که ماجرا رو دنبال کردم (و تا آخر هم ندیدم!) و کم کم کشف کردم که این دختره "هی-جین" یه جورایی مثه برگ گل کذایی من میمونه. خلاصه اینکه عرض شود بنده بسی این خانوم ِ Yun Hee Jin را دوست میدارم.
نتیجه گیری اخلاقی: اگه عقلم یه خورده بیشتر پاره سنگ بر میداشت، مثه اون بنده خدایی که میخواست بره خواستگاری "بانو سوسانو" منم فردا صبح به پدر جان میگفتم پول بده برم خواستگاریش. بعد مسعود مخالفت میکرد و نهایتا بنده تا غروب خودکشی کرده بودم!
توضیح نوشت: راجع به پست قبلی باید بگم من کاری به حسن و حسین و تقی و نقی ندارم. حرف من اینه که چرا این همه تظاهر؟ چرا طوری رفتار کنیم که انگار سر خدا هم میخوایم کلاه بذاریم؟ چرا باید اجازه بدیم که از بعضی چیزا استفاده ابزاری بشه؟
حرف من اینه که اصل قضیه عاشورا یه چیز دیگه ست، چرا فقط چسبیدیم به این داستان ها که فلان شد و بهمان؟ چرا حسین رو تبدیل کردیم به هنرپیشه یه فیلم غم انگیز؟
از اون آدم هایی که یک شبه رنگ عوض میکنن باید ترسید، همون هایی که یک شبه میخوان خراب کاری های سال گذشته شون رو با چهارتا روضه و نذری و عزاداری پاک کنن و از فرداش دوباره روز از نو و روزی از نو!
چیزی که من بهش اعتقاد دارم اینه که اگه واقعا فکر میکنی اشتباهی کردی باید بذاریش کنار و دیگه تکرارش نکنی، نه بخاطر خدا بلکه بخاطر خودت، فقط بخاطر وجدانت
مشکل بزرگ اینه که روی یه سری چیزا تعصب داریم، اون هم یه تعصب کور. سریع جبهه میگیریم و حُکم صادر میکنیم.
Dave Grohl میگه:
keep you in the dark you know they all pretend
keep you in the dark and so it all began
they need you buried deep
what if I say I'm not like the others
what if I say I'm not just another one of your plays
you're the pretender
what if I say I will never surrender
so who are you?
yeah who are you?
۹ نظر:
یک امیدوارم به برگ گلت برسی بدون اینکه مجبور بشی بری کره و یا اینکه با مخالفت بابا جانت روبرو بشی
دوم حداقل خودم در مورد پست قبلیت متعصبانه نظر ندادم فقط استدلالت رو قبول نداشتم ولی این رو که الان می گی کاملا قبول دارم اگه این پستم رو هم ببینی یک جمله از دکتر شریعتی گذاشتم با همین مضموم
سوم اگه دین حکومتی بشه یکی از آفت هاش همین ظاهرسازیه
چهارم اینکه یک عده می تونن با تظاهر کردن کارشون را راه بندازن هم از حماقت خودشونه هم از حماقت و ترسویی اطرافیانشون که یک مشت کوتوله دورشون جمع می شن و اونها را بزرگ می کنن
پنجم امام حسین (علیه السلام) هم خودش کشته همین دوروها و نون به نرخ روزخورها شد اهل کوفه فقط توی کوفه نیستن فکر و عملشون همه جا هست همه حسین ی ها رو می کشن
با این نظرت کاملا موافقم
"حسین (علیه السلام) بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند."
دکتر علی شریعتی
دردم از این است که همان گونه که متحجران و خوارج به دین نگاه می کنند روشنفکران و متمدنین نیز به آن نگاه می کنند روشنفکران ، دین را ، اسلام را همان اندیشه خشکیده خوارج و متحجرانی می دانند که علی (علیه السلام) در محراب شهید کرد و حسین (علیه السلام)را به کربلا خواند تنها گذاشت به شهادت رساند و آنان این دروغ و فریب قاتلان علی و حسین را باور می کنند که آینه تمام رخ اسلام ماییم و اسلام جز به رفتار و کردار و دروغ ها و منافع ما نیست
اول راجع به توضیح نوشت نظرمو میگم. کاملا با چیزایی که نوشتی موافقم. فکر کنم از همون اول باید این توضیح نوشت رو می نوشتی. شاید اگه آدما واسه همدیگه تظاهر نمی کردن الان زندگی خیلی راحت تر میشد.
راستی ساعتتو چند خریدی؟ من پارسال زمستون یه کاسیو زرد خریدم خیلی یونیکه
سریال سامسون رو 2 سال پیش از دوبی دیدم که نفهمیدم آخرش چی شد. اگه فهمیدی به منم بگو.
واقعا از این هی جین خوشت میاد؟ پس با این اوصاف به یه نتیجه رسیدم :دی
اینو یه سال پیش خریدم :
http://ec1img.pchome.com.tw/pic/B/H/A/C/1/P/BHAC1P-A26717702_483a81a7ed849
chejoori mishe nazar dad inja?:O
manam ke gijjjjj
baz man mongol bazi dar avordam :)))
chetori? behtari? xmas mobarak :X
ما فقط خدا رو شکر کردیم که عقل شما یه کم بیشتر از این پاره سنگ بر نمیدارد وگرنه دیگه وبلاگ آقا سلمان بستیده میشد
مگه فارسي وان شما ميگيره؟...
ارسال یک نظر