یکشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۹

426

شروع شدن جام جهانی همیشه برای من همراه با خاطره های خوب بوده.
تمام شدن امتحان های مدرسه و شروع تعطیلات تابستون، تا دیروقت بیدار موندن و تماشای بازی ها، تداخل بازی های مهم با پایان ترم های حساس دانشگاه و در نهایت بیخیال ِ درس خوندن و نشستن پای فوتبال!
در کل جام جهانی (و البته جام ملت های اروپا) همیشه برای من سمبل شروع یه تابستون دلچسب بوده.

اما امسال داستان نسبت به قبل فرق کرده.
شیرینی مزه ی تابستون رو حس میکنم، اما اجازه ی لذت بردن ازش رو ندارم.
توی مسیری افتاده م که همیشه منکرش بودم!
از این ناراحتم که هیچ حق انتخابی واسه چیزهایی که دوست دارم نیست.

دیشب تا 1 صبح و بیدار موندم و از بازی انگلیس - آمریکا لذت بردم. گرچه نتیجه ش رو دوست نداشتم، اما خوب بود. باعث شد که حس کنم هنوز زنده م.
و البته یه اعتراف هم باید بکنم، به 5 صبح بیدار شدن و تمام روز خمیازه کشیدن و مست ِ خواب بودن نمی ارزید.
پس بازی های ساعت 11 رو دیگه نمیتونم ببینم.

از وضعی که شغلم برام درست کرده کلافه م. با کار کردن هیچ مشکلی ندارم اما من آدم ِ این نوع سیستم "فقط کار" نیستم.
من باید حق انتخاب داشته باشم.
الان هم مجبورم که برم و بخوابم.

۴ نظر:

روزبه گفت...

فکر کنم یادت رفته اینجا ایران

Unknown گفت...

جام جهانی، اکثرا چیزای باحالی رو یاد من می‌ندازه.
بیشتر از همه هم وقتایی که به این فکر می‌کنم که مثلا جام پیش چه حاشیه‌هایی وجود داشت و کدوم باحاتره!؟
مثلا خواننده‌ی 2006 کی بود، 2002 کی بود؟ چرا امسال بازم شکیراست، بزرگترین حاشیه بازی آمریکا-انگلیس نشون دادن مانکن‌ها و دخترای آمریکا و انگلیس بود و ... :دی

ايوب گفت...

اوضاع منم بهتر از تو نيست برادر ولي انگار فعلا چاره هاي نيست جز اين.
راه حلي يافتي من رو هم خبر كن چون از اين بوق سگ بيرون رفتن امدن خسته شدم

من گفت...

راستشو بخوای معتقدم سیستم "فقط کار" خیلی بهتر از سیستم" بی کار" ی هستش..اما خب عیب ها و کمبود های خاص خودش رو هم داره!!!
ولی قبول کن ما gemini ها حد وسط نداریم!کار..خوشی..تفریح..یا خیلی هست یا اصلا نیست!!!