سه‌شنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۶

روزمره گی

راستش امروز هم حرف و حدیث خاصی واسه گفتن ندارم اما فقط میام که باشم!
امروز صبح از ساعت ۹ تا حدود ۱۲ رفته بودم مراسم مامان محمدرضا. ساکت بودنش آدم رو بیشتر ناراحت میکرد.
بگذریم... امروز خیلی بی هدف پشت کامپیوتر بودم. حوصله م سریده!
حدود ساعت ۸ بود که با مامانم دوتایی (و بدون غرغرهای خواهرم) نشستیم و فیلم "پرسپولیس" رو دیدیم. یه انیمیشن ساده و بینهایت با معنا و مفهوم. به نظر من که فوق العاده بود. یه جورایی حرف دل همه رو میزنه، از هر سن و جنس و مسلکی که باشی.
توصیه میکنم هر طور شده گیرش بیارید و ببینید.
واسه امشب هم یه آهنگ مامانی از Ronan Keating براتون گذاشتم. در ضمن اون صدای 3D رو هم گوش نکردین. قول میدم براتون جالب باشه. (البته ۵ تا دانلود داشته اما هیچ کس چیزی نگفته بود که چطوره. راستش واسه خود من خیلی جالب بود اما اگه خوشتون نیومد دیگه بذارید به حساب بی سلیقگی من)

هیچ نظری موجود نیست: