یکشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۶

خوابمان می آید

امروز ساعت ۸:۳۰ با امواج فراصوت مامانم از خواب بیدار شدم. هنوز ۴ ساعت نشده بود که خوابم برده بود. خداوند شیطان را از گیرهای این بشر مصون بدارد!!!
هر ۲ تا پای مبارک را در ۱ کفش کرده بودند و کوتاه هم نمیامدند، بابا... جون هرکی دوس داری بذار ۱ ساعت دیگه بخوابم.
حدودا ۱۲:۳۰ خونه بودم. از این خوشحالم که هیچ کدوم از کارایی که میخواست انجام بشه، ردیف نشدن. باشد که دیگر ما را مورد آزار قرار ندهند!
مثه سگ خوابم میومد اما دیگه نمیشد.
دیشب افشین چند دقیقه ای اومد پیشم واسه خداحافظی. امروز ساعت ۳ رفت آموزشی. مرزن آباد. فکر کنم نیروی انتظامی افتاده. حقشه مرتیکه کله خر. بره شاید آدم بشه.
بگذریم... دیشب بعد از اینکه آقا خرسه رفتش چون خیلی حوصله م سریده بود پیاده زدم بیرون تا یه ذره قدم بزنم. همیشه این جور موقع ها سر از مغازه نصیری در میارم و باید چندتا فیلم بگیرم تا دلم خنک بشه.

دیشب فیلم جدید Will Smith به اسم رو گرفتم.
I
AM
LEGEND

امروز ظهر دیدم که الان وقت فیلم دیدنه. ماجرای داستان شبیه سری ۳ گانه Resident Evil بود اما به نظرم این فیلم خوش ساخت، ارزش دیدن رو داشت. ماجرا از این قراره که در سال 2009 دانشمندان یه واکسن برای سرطان میسازن اما کمی بعد این واکسن تبدیل به یه ویروسی میشه که انسان ها رو به یه موجودات خونخوار تبدیل میکنه و حالا بعد از ۳ سال یعنی در سال 2012 در شهر نیویورک فقط ۱ نفر (که همون ویل اسمیث باشه) زنده مونده... اگه از این سبک فیلم ها خوشتون میاد حتما ببینیدش.

بعد از فیلم رفتم و تا ساعت ۵ تخت خوابیدم. بعدش هم یه دوش گرفتم و فوری رفتم واسه کلاس.
امشب ساعت ۲:۳۰ قراره مراسم اسکار 2008 از کانال Dubai One پخش بشه. سعی میکنم که ببینمش ولی مطمئن نیستم چون به شدت خوابم میاد.

هیچ نظری موجود نیست: