جمعه، دی ۲۱، ۱۳۸۶

58

سلام به همه دوستان
اینو بگم که من امروز به شکل کاملا وحشتناکی لبریز از انرژی هستم. دلم میخواد از در و دیوار بالا برم. تمام الکترون و پروتون های بدنم دارن با سرعت نور دور هم میچرخن!
امروز با یه گونی آهنگ دارم میام. تو رو به خدا همه رو گوش کنید! همه به شکل وحشتناکی پر انرژی هستن.
میدونه چیه... دلم میخواد Acid Drop بزنم. (اسید دراپ اسم یه حرکت خاص توی skate board هستش. وقتی که از یه ارتفاع نسبتا زیاد با اسکیت میخوای روی رمپ بپری... کار ترسناکیه!. آدرنالین خون رو تا سر حد مرگ بالا میبره)
یه چیز دیگه. یه تفنگ به من بدین. میخوام این "علی دانیال" رو بکشم. کی به این بشر گفته باید خواننده بشه؟! امروز هر کانالی که میذاشتم قیافه منحوسش رو میدیدیم. آخه اینا چیه که میخونه؟! "دلم تنهاس... دل من و دل تو... دلم تنهاس". به نظر من کاراکترش شبیه راننده تریلی میمونه. از این یارو "اسی" هم متنفرم، مثه قصاب محل میمونه.
یه سوال از شیما خانوم داشتم، توی کامنت های قبلی نوشته بودی که یه چیزی برات عجیبه. جریان رو نگرفتم... چی عجیبه؟!
قول بدین همه رو گوش میدین:

آهنگ شماره ۱ -> همونی که دیروز قول دادم میذارم. تابستون کوتاهه از Zed Bazi
آهنگ شماره ۲ -> درخواستی تارای عزیز. (کلی توی CD هام دنبال آلبومش گشتم. مگه پیدا میشد. کم کم داشتم به این نتیجه میرسیدم که آلبوم رو ندارم اما میدونستم که ۱۰۰۰ بار گوشش کردم!!!)
آهنگ شماره ۳ -> یکی از OST های قسمت دوم فیلم Matrix . خیلی خوشم میاد ازش.انرژی میده. اگه بگی که این آهنگ رو کجا میشنوی جایزه داری. جدی میگم. واسه راهنمایی از دقیقه 3:05 با دقت گوش کن!
آهنگ شماره ۴ -> باز هم یکی دیگه از OST های Matrix. روانی این ترکم. میترکونه آدم رو. مخصوصا وقتی که هدفون توی گوشت گذاشتی و داری توی خیابون راه میری. اصلا احساس خستگی نمیکنی. این چند روز که از کتابخونه پیاده برمیگردم فقط همینو گوش میکنم...

پ.ن: شهریار جون، این تا فردا گفتن من هیچ جریان خاصی نداره، فقط واسه اینه که بگم درسته که الان رفتم اما باز هم برمیگردم!

هیچ نظری موجود نیست: